دیر خبر یافتی که یار تو گم شد
دیر خبر یافتی که یار تو گم شد
دیر خبر یافتی که یار تو گم شد
دیر خبر یافتی که یار تو گم شد
جام جم از دست اختیار تو گم شد
جام جم از دست اختیار تو گم شد
جام جم از دست اختیار تو گم شد
جام جم از دست اختیار تو گم شد
خیز دلا شمع برکن از تف سینه
خیز دلا شمع برکن از تف سینه
خیز دلا شمع برکن از تف سینه
خیز دلا شمع برکن از تف سینه
آن مه نو جوی کز دیار تو گم شد
آن مه نو جوی کز دیار تو گم شد
آن مه نو جوی کز دیار تو گم شد
آن مه نو جوی کز دیار تو گم شد
حاصل عمر تو بود یک ورق کام
حاصل عمر تو بود یک ورق کام
حاصل عمر تو بود یک ورق کام
حاصل عمر تو بود یک ورق کام
آن ورق از دفتر شمار تو گم شد
آن ورق از دفتر شمار تو گم شد
آن ورق از دفتر شمار تو گم شد
آن ورق از دفتر شمار تو گم شد
نقش رخ آرزو به روی که بینی
نقش رخ آرزو به روی که بینی
نقش رخ آرزو به روی که بینی
نقش رخ آرزو به روی که بینی
کینهٔ آرزو نگار تو گم شد
کینهٔ آرزو نگار تو گم شد
کینهٔ آرزو نگار تو گم شد
کینهٔ آرزو نگار تو گم شد
از ره چشم و دهان به اشک و به ناله
از ره چشم و دهان به اشک و به ناله
از ره چشم و دهان به اشک و به ناله
از ره چشم و دهان به اشک و به ناله
راز برون ده که رازدار تو گم شد
راز برون ده که رازدار تو گم شد
راز برون ده که رازدار تو گم شد
راز برون ده که رازدار تو گم شد
چشم تو گر شد شکوفه بار سزد زانک
چشم تو گر شد شکوفه بار سزد زانک
چشم تو گر شد شکوفه بار سزد زانک
چشم تو گر شد شکوفه بار سزد زانک
میوهٔ جان از شکوفه زار تو گم شد
میوهٔ جان از شکوفه زار تو گم شد
میوهٔ جان از شکوفه زار تو گم شد
میوهٔ جان از شکوفه زار تو گم شد
چشم بد مردمت رسید که ناگاه
چشم بد مردمت رسید که ناگاه
چشم بد مردمت رسید که ناگاه
چشم بد مردمت رسید که ناگاه
مردم چشم تو از کنار تو گم شد
مردم چشم تو از کنار تو گم شد
مردم چشم تو از کنار تو گم شد
مردم چشم تو از کنار تو گم شد
نوبت شادی گذشت بر در امید
نوبت شادی گذشت بر در امید
نوبت شادی گذشت بر در امید
نوبت شادی گذشت بر در امید
نوبت غم زن که غمگسار تو گم شد
نوبت غم زن که غمگسار تو گم شد
نوبت غم زن که غمگسار تو گم شد
نوبت غم زن که غمگسار تو گم شد
هر بن مویت غمی و ناله کنان است
هر بن مویت غمی و ناله کنان است
هر بن مویت غمی و ناله کنان است
هر بن مویت غمی و ناله کنان است
هر سر مویت که آه یار تو گم شد
هر سر مویت که آه یار تو گم شد
هر سر مویت که آه یار تو گم شد
هر سر مویت که آه یار تو گم شد
زخم کنون یافتی ز درد هنوزت
زخم کنون یافتی ز درد هنوزت
زخم کنون یافتی ز درد هنوزت
زخم کنون یافتی ز درد هنوزت
نیست خبر کان طبیب کار تو گم شد
نیست خبر کان طبیب کار تو گم شد
نیست خبر کان طبیب کار تو گم شد
نیست خبر کان طبیب کار تو گم شد
منت گیتی مبر به یک دو نفس عمر
منت گیتی مبر به یک دو نفس عمر
منت گیتی مبر به یک دو نفس عمر
منت گیتی مبر به یک دو نفس عمر
کانکه ز عمر است یادگار تو گم شد
کانکه ز عمر است یادگار تو گم شد
کانکه ز عمر است یادگار تو گم شد
کانکه ز عمر است یادگار تو گم شد
بار سبو چون کشی که آب تو بگذشت
بار سبو چون کشی که آب تو بگذشت
بار سبو چون کشی که آب تو بگذشت
بار سبو چون کشی که آب تو بگذشت
بیم رصد چون بری که بار تو گم شد
بیم رصد چون بری که بار تو گم شد
بیم رصد چون بری که بار تو گم شد
بیم رصد چون بری که بار تو گم شد
خون خور خاقانیا مخور غم روزی
خون خور خاقانیا مخور غم روزی
خون خور خاقانیا مخور غم روزی
خون خور خاقانیا مخور غم روزی
روز به شب کن که روزگار تو گم شد
روز به شب کن که روزگار تو گم شد
روز به شب کن که روزگار تو گم شد
روز به شب کن که روزگار تو گم شد